مطلب کامل در وبلاگ اختر شبانه:
https://akhtar-shabane.blogspot.com/2021/10/koroush-kabir-2.html
مسعود رجوی - کوروش ذوالقرنین و آماده کردن اسباب کار ـ آموزشهای درونی مجاهدین ـ قسمت دوم
قسمت دوم
چنانکه در کتابهای ابتدایی خواندهایم، مادر کوروش ماندانا، دختر آزیدهاک یا آستیاگ، شاه ستمگر ماد بود. وقتی کوروش بدنیا آمد شاه طبق خواب وحشتناکی که راجع به این نوزاد دیده بود که حکومتش را سرنگون میکند نوزاد را به یکی سپرد تا ترتیب قتلش را بدهد. این فرد هم کودک را به چوپانی سپرد تا جلوی جانوران درنده بگذارد. از قضا زن چوپان در همان روز پسری مرده بدنیا آورد و چوپان به پیشنهاد همسرش جای دو بچه را عوض کرد. به این ترتیب کوروش جان به در برد و در طبیعت و فضای چوپانی سالم رشد کرد و در عنفوان جوانی فرمانده قابلی شد و در مراحل بعد که داستانهای جداگانه دارد زمام امور را بهدست گرفت. ماد و پارس را یکی نمود و در واقع ایران ما را بنیانگذاری و تأسیس کرد.
در این اثنا کرزوس آخرین شاه لیدیا هجوم آورد و کوروش ناچار از اکباتان که پایتخت ماد بود بسوی او شتافت و همهٔ سرزمینهای آن روز تا دریای سیاه و دریای اژه را فتح کرد و به منتهاالیه مغرب آن روزگار رسید.
با عبور از لیدیا (ترکیه امروز) خشکی را در نوردید و به دریا رسید و دیگر جایی برای پیشروی نبود. بهطوریکه در یکی از خلیج های آنجا (شاید در حوالی ازمیر کنونی) هنگام غروب آفتاب، خورشید را دید که گویی به آهستگی در دریا فرو میرود. در آبی تیره و برگشته از گل و لای از ساحل که کوروش آنرا چشمه ای گلآلود پنداشت.
در خشکی، برخلاف همهٔ پیش بینیها و پیشگوییها، حکومت لیدیا که صبغه یونانی داشت سرنگون و از میان برداشته شد. اما کوروش بجای کشتار و غارت و زورگویی، که رسم شاهان بود، دادگستری و نیکی و گذشت پیشه کرد. از قرآن میخوانیم:.............
#مسعود_رجوی
#ایران
#کوروش_کبیر
لینک ویدیو قسمت اول:
/watch/UYvYBb2tKYJtY
لینک مطلب قسمت اول:
https://akhtar-shabane.blogspot.com/2021/10/koroush-kabir-1.html